دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

مریض شدی دخترم

سلام نفس مامان.الان که دارم برات مینویسم سرما خوردی و مریضی.سرفه نمیزاره بخوابی منم انداختمت رو پام عصری بردمت دکتر گفت ویروسیه. خدا کنه زودتر خوب شی.آخه مامانی طاقت دیدن ناراحتی و گریت رو نداره. درضمن به خاطر دندونات تصمیم گرفتم شیر شبت رو قظع کنم.خیلییییییییییی سخته.اما مجبورا برا اینکه مریضی نگهش میدارم برابعد خوب شدنت. ...
31 مرداد 1393

پشیا

سلام مامانی.قربونت برم که انقد خوش قدمی.تو این چند وقت که پا تو زندگیمون گذاشتی یعنی از همون اولین روزی که از وچودت خبر دار شدیم همش با خودت خیر و برکت آوردی.از پا قدم شما بابایی ماشینمونو عوض کرد.(5-5-93)یاد گرفتی وقتی اسم ماشینمونو میپرسن با یه حالت و لحن خیلییییییییییییی بامزه میگی پشیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیا ماشالله انقد بلبل زبونی که من اگه اینجا بخوام از کلمات تازت بنویسم باید از کار و زندیگم بزنم.کلمات آی قیز،باباشون(بابا جون) ففید(سفید)شامپو(وقتی میریم حموم)رو تکرار میکنی. راستی یه مدتی هست که عاشق آهنگ دنیا از رضا عزیزان شدی که پدرمونو در میاری روزی حداقل 100 بار گوش میدی،با این آهنگ میرقص،می خوای،...
10 مرداد 1393

دخترم شیشه عمرم

آرزو کردم خدا را گوهری سالم و زیبا نگارین اختری بر سرم او ریخت یکدنیا گهر داد ما را او زرحمت دختری دختری مانند گل زیبا و پاک از همه ناراستیها او بری او گل کاشانه ما میشود میکند بر ماهتاب او سروری لطف حق شامل شده بر حال ما می گشاید یک به یک بر ما دری نام او دیانا و زیبا گوهریست چون نگینی هست بر انگشتری خنده بر لب دارد و نوری به چشم با نگاهش میکند افسونگری من چه خوشبختم که دارم دختری دختری زیبا رخی تاج سری چشم وابرویش قرار از کف ربود بس که داند شیوه های دلبری او شده نور دو چشمان پدر می فروشم فخر بر انس و پری بار الهی شکرت از حد شد فزون باز هم کردی ...
10 مرداد 1393

کلمات تازه

سلام عشق مامان.خوبی دخترم؟ماشاالله بس که عین طوطی تا کلمه از دهنمون بیرون میاد بلافاصله تکرار میکنی و به وقت و جای مناسبش استفاده میکنی،باید از کار و زندگیم بزنم و همش برات از کلمه ها و شیرین کاریهات بنویسم. دخترم عاشق بازی کردن با عروسکاتم به یکیشون میگی داداش بغلشون میکنی،تو رخت خوابشون یا رو پات میخوابونیشون،به زور غذا میذاری تو دهنشون و میگی ام وای ضعف میکنم برا اون لحظه که از ته دل بوسشون میکنی.دیشب یکیشونو بغل کرده بودی و بهش میگفتی نازیم به زور خودمو کنترل میکنم و گازت نمیگرم بس که تو اون لحظه ها خوردنی میشی. دو روز پیش داشتیم از بیرون برمیگشتیم که بهم میگفتی نازیم؟گیزیم؟ قلبم داش وایمیستاد آخه خودم با این الفاظ صدات م...
4 مرداد 1393

عکسهای دومین آتلیه

دختر گل مامان عکساتو گرفتیم هزار الله اکبر خیلی خوش عکسی.اما حیف که فایل عکساتو ندادن بجز دو سه تا.اینم از عکسای خوشجلت عروسک مننننننننننننننننن اینم دو نمونه از پشت صحنه عکاسیت بود که صد افسوس حتی فایل شیطنت هات بهمون ندادن. ...
4 مرداد 1393

عشق مامان 19 ماهه شد

نازنینم عشقم را نه از روی جملات نامه هایم بلکه از چشمانم بخوان! کلمات عشق با شکوه مرا حقیر و کوچک میکنند برای فهمیدن معنای نگاهم دنبال کتابها نرو جوابش را در قلبت خواهی یافت. پاره تنم ،زیبای من امین ماهگردت مبارک. قربونت بشم که خودتم ذوق زده شدی و دس دسی میکنی نفسسسسسسسسسسسس عزیزم کاملا مشخصه که از فشفشه ترسیدی دخترم ...
1 مرداد 1393
1